هم آفرینی: خوداندیشی به عمل درست می انجامد
خلاصه این بخش از کتاب
در دنیای رقابتی و مملو از پیامهای تبلیغاتی، سازمانها باید فراتر از رقابت ساده عمل کنند و به ارائه تجارب منحصربهفرد و ارزشافزوده برای ذینفعان بپردازند. موفقیت در این شرایط مستلزم همکاری استراتژیک و ایجاد روابط پایدار است که به رشد و برتری پایدار در بازار منجر میشود. در این راستا، اقتصاد همآفرینی پیشنهاد میدهد که تعامل بین افراد و گروهها کلید تحول اساسی و موفقیت است.
این تعاملات، که بهطور مستقیم به یادگیری و رشد مرتبط هستند، اغلب در سازمانهای سنتی به دلیل ساختارهای سلسلهمراتبی و مقاومت در برابر تغییر نادیده گرفته میشوند. نویسنده به اهمیت تغییر ذهنیت در سازمانها و رهبری هدفمند برای ایجاد محیطی پویاتر و مبتنی بر همکاری اشاره میکند. هدف این است که سازمانها از تمرکز صرف بر اعداد و نتایج مالی فاصله بگیرند و به تحول بنیادی در سطح تعاملات انسانی و آموزش بپردازند تا بتوانند در عصر جدید همآفرینی موفق شوند.
مهم ترین نکات این بخش
- اگر تابحال کسب و کار شما دچار تغییر نشده، این اتفاق به زودی خواهد افتاد. شرکتهایی که در زمینهی اقتصاد همآفرینی پیشرفت میکنند، خود را با این شرایط وفق میدهند.
- رشد سازمانی در اقتصاد همآفرینی به چهار اصل وابسته به یکدیگر بستگی دارد: تجربیات برندسازی مبتنی بر نتیجه، همآفرینی مبتنی بر همکاری، رهبری هدفمند و محرک، و هوش زمینهای.
- برندگان اقتصاد همآفرینی با ارائهی تجربیات مبتنی بر نتیجهی مورد نظر مشتریها و سایر ذینفعان، جاذبهی بازار را ایجاد میکند.
- سازمانهای بزرگ میتوانند از طریق روشهای مختلف از جمله رقابت، سرمایهگذاری استراتژیک، وامدهی به همتایان خود، و تامین مالی جمعی با شرکتهای اقتصادی پرسرعتتر در امر همآفرینی همکاری کنند.
- چابکی سازمان نیازمند رهبرانیست که میان یادگیری و عملکرد تعادل ایجاد کنند، به استقبال ریسکپذیری محتاطانه بروند، از شکست نترسند و جنگ داخلی را تحمل نکنند.
- هوش زمینهای به رهبران این امکان را میدهد که سیگنالهای بازار، ورودی شرکا، و بازخورد مشتری را تفسیر کنند و اقدامات مناسب را انجام دهند.