چگونه متریکها و بازخوردها مسیر موفقیت محصول را شکل میدهند؟
این قسمت در یک نگاه
MVP روشی برای توسعه محصول با حداقل امکانات ضروری جهت سنجش واکنش کاربران است. این مفهوم اولین بار در سال ۲۰۰۱ معرفی شد و توسط اریک ریس در کتاب “لین استارتآپ” محبوبیت یافت.
انواع MVP شامل Smoke Tests، پیشفروش، و مدلهایی چون Wizard of Oz است که بر آزمودن ایدهها با هزینه کم تمرکز دارند. فراتر از MVP، مفاهیمی مانند MMP (محصول حداقل قابلفروش) و MLP (محصول حداقل دوستداشتنی) به ساخت محصولات قابلفروش و محبوب کمک میکنند.
مهم ترین نکات این قسمت
۱. ورودیهای فرآیند توسعه محصول:
- داخلی:
- مدیریت، تیم، سایر ذینفعان (بازاریابی، عملیات، حقوقی).
- خارجی:
- کاربر/مشتری، بازار (فرصتها، رقبا)، دولت و جامعه.
۲. برنامهریزی محصول:
- تفاوت Outcome (چشمانداز، استراتژی، اهداف) و Output (خروجی ملموس).
- استفاده از متد OKR برای هدفگذاری شفاف و موثر.
۳. طراحی و ساخت محصول:
الف. اکتشاف محصول (Product Discovery):
- مسئله: کشف و تحلیل مشکلات مشتری.
- راهحل: طراحی فنی، ارزیابی ریسکها، و تعامل با ذینفعان.
ب. ساخت محصول (Product Delivery):
- پیادهسازی:
- متدولوژیهای اجایل (اسکرام، کانبان) برای توسعه سریع و انعطافپذیر.
- کنترل و تست:
- بازبینی، تست کاربردپذیری (QA)، و رهش محصول (Release).
۴. خروجیها:
- دادهها:
- متریکها (KPI)، تحلیل مسیر کاربر (User Journey) و قیف فعالسازی (Activation Funnel).
- تعامل:
- خبررسانی، جمعآوری بازخورد مستمر، و بهبود کیفیت فنی.
۵. یادگیری و بهبود مستمر:
- مدیر محصول از دادههای خروجی برای بازبینی فرآیند، بهبود ورودیها و افزایش اثربخشی استفاده میکند.
- چرخه یادگیری سریع و بازگشت به فرآیند برای بهبود مستمر.