پیشران

متد جدید توسعه استارتاپ
سال: ۱۴۰۰
دسته بندی ارائه
مکان باغ بهشت

بلیتزبیلدینگ چیست؟

بلیتز یک اصطلاح نظامی است که به معنی متمرکز کردن تمامی قوای نظامی بر روی یک عملیات برای رسیدن به پیروزی قاطع و سریع در آن منطقه هدف است. نمونه های زیادی از استفاده از این استراتژی جنگی وجود داره. ولی ما که به جنگ کسی نرفتیم؟ پس چرا باید برامون مهم باشه؟

ورود این استراتژی به ادبیات استارتاپی بر می گرده به دهه اول قرن ۲۱ که استارتاپ های زیادی متوجه شدن برای گرفتن سهم بازاری که بهشون اطمینان از دامیننس یک بازار رو بده نیاز به یک رشد خیلی سریع دارن. این شد که مفهوم بلیتز اسکیلینگ یا رشد با استراتژی بلیتز مطرح شد که در یک زمان خیلی کوتاه سایز استارتاپ (و در واقع نیروهای تحت استخدامش) رو چند برابر کنن.

شتاب دهنده پیشران حول محور مدل بلیتزبیلدینگ شکل گرفته است. مدلی که سعی دارد با تلفیق بلیتز اسکیلینگ با مدل های توسعه محصولی مثل لین استارتاپ، کو کریشن و نوآوری باز این امکان را فراهم کند که به جای اینکه یک تیم استارتاپی در طول چند ماه شتاب دهی شود، یک ایده استارتاپی در طول چند روز به مرحله MVP برسد.

برای این کار از مشارکت جمعی در تولید محصول اولیه استفاده می شود و کار عملیاتی ای که قرار بود توسط تیم استارتاپی در طول چند ماه پیاده شود در یک روز با مشارکت چند صد نفر از متخصصینی که به آن ایده اعتقاد دارند و داوطلب شده ان یک روزشان را صرف توسعه محصول آن کنند پیاده می شود.

پیشران: در یک روز کار چند ماه را انجام دهیم.

رویدادهای پیشران حول توسعه محصول و با مشارکت جمعی برگزار می شن. به احتمال زیاد با تورق ارائه دستتون میاد که چه تفکراتی پشت این مدل توسعه محصول بوده. ولی شاید بهتر باشه با یک مثال توضیح بدم. اولین رویدادی پیشران به اسم «قهرمان من» اواخر سال ۱۴۰۰ در باغ لارک تهران برگزار شد که ویدئویی از اون رو پایین تر می بینید. در این رویداد نزدیک ۴۰۰ نفر با تخصص های مختلف دور هم جمع شدند تا از یک صبح تا شب یک استارتاپ کامل را متولد کنند. 

ایده قهرمان من این بود که یک اپ موبایل برای الگوبرداری از قهرمانان شخصی و تغییر عادات روزمره با تلاش به پیروی از آن الگوها پیاده شود. راه اندازی این اپ نیازمند کار محتوایی گسترده در زمینه شناسایی و تحقیق در مورد همه الگوهای محتمل افراد، به دست آوردن اعتقادات و عادات روزمره این قهرمانان و برقراری ارتباط بین این قهرمانان برای پیشنهاد قهرمانان کمتر شناخته شده با توجه به سلیقه هر نفر بود.

کمی به این ایده فکر کنید، ببینید چقدر تنوع قهرمانان و الگوها زیاد است، چقدر کار و زمان می برد این افراد شناسایی شده و در موردشان تحقیق انجام شود، و چقدر زمان و تخصص برای پیاده سازی فنی این ایده نیاز است. تخمین ما این بود که این استارتاپ با یک تیم مرسوم ۴ نفره ۴ تا ۶ ماه زمان نیاز داشت تا به MVP برسه. ولی با بلیتزبیلدینگ پیشران این اتفاق بزرگ در یک روز اتفاق افتاد!

تمامی کارهایی که برای رسیدن به محصول لازم بود انجام بشن شکسته شد و در یک همسازی (Co-Creation) جمعی بزرگ با مشارکت بیشتر از ۴۰۰ نفر داوطلبی که به این ایده و محصول اعتقاد داشتند پیاده شد. پیاده سازی این رویداد نیازمند یک زیرساخت فنی بود که توانایی توزیع وظایف بین این تیم بزرگ با سرعت بالا رو داشته باشه و ارتبطات بین بخش های مختلف در حالت زمان-زنده برقرار بشه. در واقع از تجربیاتی هست که تا درونش نباشی نمی فهمی چقدر پیچیده ست و چقدر مشکلات احتمالی هستند که باید پیش بینی بشن یا در لحظه برطرف بشن.