برای اختتامیه برنامه میدون از بنده دعوت شد که ارائهای برای صحبت در این مراسم آماده کنم. با توجه به رشد روز افزون علم و تغییراتی که این پیشرفت در انواع شغل ها ایجاد کرده و باعث تحولات شغلی شده، تصمیم گرفتم در مورد این موضوع صحبتی داشته باشم. موضوع رو هم لادایت نباشیم انتخاب کردم.
علتش هم مشاهده شباهت هایی با رفتار گروهی موسوم به لادایتها در دوران انقلاب صنعتی بوده که در برابر تحولات شغلی اون زمان مقاومت میکردن با جامعه فعلی بود.
اگر بخوام خلاصهای از صحبت هام براتون بگم اینه که در طی سالیان متمادی همواره دنیا درحال رشد و تغییر بوده. تحولات شغلی هم از اون دسته تغییراتی بوده که خودش رو به مردم تحمیل کرده به طور مثال همین تاکسی های اینترنتی که باعث بسته شدن آژانس ها شده یا برنامه مایکروسافت آفیس که بسیاری از دفتر دار هارو از کار بیکار کرد.
در آینده هم این تحولات شغلی ادامه داره و بسیاری از شغل ها در خطر هستند، چون کارفرماها همیشه دنبال این هستن که با کمترین هزینه بهترین عملکرد نصیبشون بشه.
در ارائه لادایت نباشیم تلاش کردم که به مخاطبین بگم که باید با تحولات شغلی که جزوی از زندگی امروزی ماست چطور کنار بیاییم. اما کنار اومدن به این مفهوم نه که از این تحولات شغلی عقب بمونیم یا تلاش کنیم جلوی اون رو بگیریم! باید با آموزش درست خودمون رو در برابر این تحولات شغلی تقویت کنیم. خوشبختانه آموزش هم در زمان های مختلف دستخوش تغییرات شده و دیگه نیاز نیست برای یادگیری چیزی حتما بریم یه دوره طولانی و بلند مدت ببینیم!
پس ضمن آروزی موفقیت تو تکتک مراحل زندگیتون ازتون میخوام که برای آموزش توی زندگیتون وقت بزارید. همچنین با مشاهده ارائه لادایت نباشیم نظرات و سوالات خودتون رو برام بنویسید.
لادایت نباشیم
لادایت چیه؟ (یا درست تر لادایت کیه؟)
لادایت ها یک گروه تو انگلیس بودن که تو قرن ۱۹ برای برقراری عدالت می جنگیدن. ناعدالتی ای که بهشون شده بود چی بود؟ ماشین های نخ ریزی اختراع شده بودن که کارگرای نساجی رو بیکار کرده بودن!
راهکارشون؟ داغون کردن ماشین های نساجی!
لادایت ها هم شهری های رابین هود بودن و فکر می کردن با این کارشون دارن از پولدارها (صاحبای کارخونه ها) می دزدن و به فقرا (کارگرا) می بخشن.
نتیجه چند سال مبارزه شون چی شد؟ یه عده شون رفتن زندان! یه عده شون یاد گرفتن تعمیرکار دستگاه های نساجی بشن! ولی بیشترشون یه کار جدید یاد گرفتن و روزیشون رو از راه دیگه ای به دست آوردن.
انقلاب صنعتی تنها چیزی نبود که فضای کاری رو عوض کرد.
شاید این جنگ براتون جالب باشه:
دفتردارها در برابر اکسل!
تا حالا فکر کردین چرا اسم مجموعه نرم افزاری ای که ورد و اکسل توش هستن آفیسه؟ چون قبلا برای انجام اون کارها واقعا آفیس لازم بود. وارد کردن اعداد و آپدیت کردن جداول کاری بود که کلی دفتردار براش استخدام می شد. واسه همین جنگ بین دفتردار ها و اکسل به وجود اومد.
برنده جنگ؟ اکسل که جایی نرفته!
این تجمع اعتراضی مدیران آژانس های تاکسی تلفنی در اعتراض به اسنپ و تپسی رو احتمالا یادتون میاد. برنده این جنگ رو هم همه مون می دونیم.
لاقلش اینه که راننده های آژانس ها رفتن و راننده اسنپ و تپسی شدن. ولی چه بلایی سر اونها میاد وقتی ماشین های خودران از راه برسن و نیازی به راننده وجود نداشته باشه. پس اگه یک جوون هستین که احساس می کنین الان از اسنپ خوب پول در میارین بدونین که نمی تونید به دید یک شغل سی ساله روش حساب باز کنین.
جهان همیشه در حال تغییره و اگه حواسمون نباشه ممکنه بلایی که سر این آقا اومده و حقوق مکتسبه ۵۰ ساله ش رو یک دفعه ای از دست داد سر ما هم بیاد.
پس یه نگاهی بندازیم ببینیم ده سال بعد چه شغل ها و بیزینس هایی نابود می شن و اگه نخواییم تو ۵۰ سالگی کلا کارمون رو عوض کنیم چیکار باید بکنیم؟
فضای مشاغل تو ده سال آینده به شدت تغییر خواهد کرد. بعضی از عوامل تغییر دهنده ش اجتماعی خواهد بود، بعضیش زیست محیطی، ولی بیشترشون به خاطر تکنولوژی خواهد بود.
اتوماسیون و هوش مصنوعی بزرگترین تغییر دهنده های فضای مشاغل در دهه های آینده خواهند بود. پیش بینی آینده همیشه سخته. ممکنه چیزی که پیش بینی شده ده سال بعد اتفاق بیفته بیست سال دیگه برسه و ممکنه چیزی که اصلا پیش بینی نشده بود اتفاق بیفته.
حداقلش اینه که ۵٪ کارها رو کاملا میشه با اتوماسیون و هوش مصنوعی جایگزین کرد. حدود ۳۰٪ مشاغل هم بیشتر از ۶۰٪ قابل خودکار شدن هستن. یعنی کاری که قبلا ۵ نفر انجام می دادن رو ۲ نفر کافیه برای انجام دادنشون!
این یعنی تا یک میلیارد شغل یا یک سوم کل شغل ها میتونن کاملا تحت تاثیر قرار بگیرن!
حالا ببینیم کدوم شغل ها در مقیاس و شدت بیشتری جایگزین می شن.
اولین شغلی که بهش می رسیم خدمات مشتریان هست. اتومات کردن خدمات مشتریان در لایه های مختلفی همین الان هم داره پیاده می شه. اگه شما به جای حرف زدن با یک انسان یک فرم رو برای مشکلتون پر می کنید در واقع دارید کمک می کنید یک مرحله پردازش اطلاعات خودکار بشن. چت بات هایی که توی سایت ها بالا میاد و ازتون می خواد سوال بپرسید همین الان هم خیلی هاشون آدمی پشتش نیست. در آینده نزدیک این ارتباط می تونه صوتی هم صورت بگیره و شما مثلا زنگ می زنید وضعیت سفارشتون رو پیگیری کنید و کسی که جواب می ده یک برنامه کامپیوتریه که نه زمان انتظار داره و نه از کارفرما حقوق می گیره. واقعیت اینه که برای جایی مثل اسنپ تنوع مشکلات اونهمه بالا نیست و هر روز دارن تکرار می شن. همچین روندی یادگیری ماشینی برای هوش مصنوعی رو آسون می کنه.
حسابداری شغل بعدی ایه که آینده درخشانی نداره. کارهای مالی ای که توی شرکت ها انجام می شه در سطوح مختلف انجام می شه و به این زودی ها نیاز به مدیران مالی از بین نمی ره. ولی پر کردن دفتر روزنامه و وارد کردن اطلاعات تو برنامه های حسابداری کارهای روتینی هستن که با روش های مختلف می تونن به سادگی خودکار بشن و دیر یا زود این اتفاق میفته. نکته جالب اینه که این رشته همچنان یکی از پر ظرفیت ترین رشته های دانشگاهی تو ایرانه.
فقط شغل های روتین نیستن که در خطرن. متخصصین رادیولوژی یکی از دسته های در خطر هستن. الگوریتم های هوش مصنوعی بهتر از متخصص ها می تونن داده های تصویربرداری پزشکی رو تفسیر کنن و موارد مشکل دار رو تشخیص بدن. البته همه مون جامعه پزشکی رو میشناسیم و میدونیم یک راهی پیدا می کنن که حضور خودشون رو توجیه پذیر کنن.
سالهاست که تقریبا هیچ دارویی در محل داروخانه ترکیب نمی شه، ولی حضور یک دکتر داروساز برای خرده فروشی داروها ضروریه. خوب به احتمال زیاد این روند هم دیسراپت می شه. وقتی نسخ الکترونیکی شدن شرکت های پخش دارو خیلی راحت می تونن پلتفرم های بزرگی رو راه بندازن که تو فاصله زمانی تجویز دارو تا رسیدن شما به خونه نسخه پیچیده شده شما منتظر دریافت باشه.
البته همچین تحویل های سریعی با شبکه پیک فعلی ممکن نخواهد بود. که ما رو می رسونه به شغل بعدی ای که در خطره.
تحویل مرسوله. احتمالا آرزوی دکتر جهرمی برای فراگیر شدن پهبادهای کالارسان هیچ وقت عملی نشه (خود منم می ترسم تو خیابون راه برم اگه صد تا پهباد بالا سرم پرواز کنن)، احتمالا با ربات های زمینی تمام اتوماتیک کالارسان هم کمی فاصله داشته باشیم، ولی شبکه های توزیع نیمه اتوماتیک مثل صندوق های تحویل سر کوچه یا سیستم های کنترل دسترسی به داخل ساختمون می تونن کلی از شغل های پیک ها رو از بین ببرن.
شاید فکر کنید برای بسته بندی این مرسوله ها تو انبار کارگر لازمه و برای رسوندنشون تا جعبه های تحویل راننده. ولی باید بگن اونجاش هم احتمالا تحول های بزرگی در راه باشه. اتوماسیون انبار و پر کردن سفارش توسط ربات ها اصلا پدیده آینده نیست و همین الان هم داره پیاده می شه.
این یک عکس انتزاعی از یک انبار خیالی آینده نیست. این یک مرکز فولفیلمنت خودکار واقعی هست. دقت کنید که حتی معماریش هم طوریه که برای آدما طراحی نشده.
ماشین های خودران رو شاید با آرزوی تسلا بشناسید، ولی جالبه بدونید کامیون های خودران پدیده مرسوم تر و باسابقه تر و نزدیک تر به تحققی هستن. مسیرهای تکراری جاده ای خیلی راحت تر از مسیرهای متنوع شهری خودکار می شن. اونوقت کامیون هایی خواهیم داشت که راننده هاشون اعتصاب هم نمی کنن!
پیک موتوری شغلی نیست که خیلی ها به دید اینکه ۳۰ سال توش باشن بهش نگاه کنن. ولی با تقریب خوبی هر کسی وارد نیروهای مسلح می شه فکر می کنه تا آخر عمرش فقط درجه ش بالا می ره. ولی خیلی از وظایف نیروهای مسلح عزیز هم قابل خودکار شدنه. شاید دوربین کنترل سرعت شغل مستقیم یک مامور راهنمایی و رانندگی رو ازش نگرفته باشه، ولی به مرور زمان تعداد مامور مورد نیاز کمتر و کمتر میشه. فقط بحث راهنمایی و رانندگی نیست و حتی عملیات نظامی و مدیریت اماکن و … هم با تکنولوژی هایی مثل پهبادها و اکزواسکلتون ها و پردازش تصویر آسون تر و کم خطر تر می شن. هدف اصلی اینه که جون نیروهای کمتری در خطر باشه، ولی نتیجه جانبیش اینه که جون های کمتری لازم خواهد بود و استخدام نیرو برای انجام این کارها کاهش پیدا می کنه.
اینها فقط تعدادی مثال ملموس تر از شغل های در خطر ده سال آینده هستن. از تولید محتوا تا تعداد زیاد افراد شاغل در شرکت های خدمات ثبتی و حقوقی، کارگران خطوط تولید، آشپزان فست فودها، بازاریاب های تلفنی، کارمندان بانک ها، صندوق دارهای فروشگاه ها، آژانس های مسافرتی، پارک بان ها , …
تنها ده درصد مشاغل هستن که هیچ تاثیرپذیری ای از روندهای خودکار سازی نخواهند داشت.
ولی نگران نباشید. همون طوری که کشاورزها تبدیل به کارگرای کارخونه ها شدن و کارگرای کارخونه تو بخش های خدماتی کار کردن، شغل های جدیدی هم که به وجود خواهد اومد نیازمند نیرو انسانیه.
شاید ترندی که حتی مهم تر از این ترند از بین رفتن شغل ها باشه تغییر ماهیت شغله. اون گذشته ای که آدم ها از جوونی تا بازنشستگی یک کار رو انجام می دادن داره کمرنگ تر و کمرنگ تر می شه. گیگ اکونومی به میلیون ها فری لنسری می گن که حقوق بگیر نیستن و کارشون رو هم از یک محل مشخص انجام نمی دن. حالا می خواد برنامه نویس پروژه ای باشه و چه راننده اسنپی که هر وقت دوست داشت مسافر قبول می کنه و هر وقت نخواست نمی کنه. زندگی بدون مرخصی استعلاجی و بیمه بازنشستگی! البته این مشکلات احتمالا به مرور زمان رفع می شن، ولی روحیه اینکه خود فرد داره شغلش رو مدیریت می کنه نه شرکتی که براش استخدام شده جایی نمی ره. نیروهای شاغل فعلی با تغییر شغل و حتی تغییر محل زندگی برای شغل بهتر راحت هستن.
اگه بخوام سه تا کلیدواژه بگم که ما و شما رو برای این آینده پرتغییر آماده کنه اینها خواهند بود:
آموزش، آموزش، آموزش
دیگه گذشته اون زمانی که تا ۲۵ سالگی تخصصی که دنبالش بودید رو تو دانشگاه کسب می کردید و برای ۳۰ سال ازش کسب درآمد می کردین. فضای تخصص های امروزه نیاز به آموزش مستمر و به روز رسانی داره. چه از دید انفرادی که توی کاری که می کنید همیشه در جریان آخرین تغییرات و تکنولوژی ها باشید و چه از دید سازمانی که کارمندهاتون رو همیشه در معرض آموزش هایی قرار بدید که کارهای پیچیده تری رو بتونید بهشون بسپرید. به هر حال اون همه دفترداری که به آفیس باختن راننده اسنپ نشدن و یاد گرفتن کارهای پیچیده تری رو انجام بدن که توسط یک برنامه کامپیوتری ساده قابل جایگزینی نبود.
خبر خوب اینه که لازم نیست این آموزش پیوسته از طریق دوره های دانشگاهی پیاده سازی بشه. به جای اینکه یک سیلابس رسمی که خدا می دونه چند دهه قبل بسته به نیازهای اون موقع اون تخصص تصویب شده رو دنبال کنید می تونید دست تو جیبتون بکنید و با گوشیتون به هزاران منبع آموزشی که تو اینترنت در دسترس هستن وصل بشید. از هزاران کورس آموزشی ویدئویی گرفته تا میلیون ها کتاب و محتوای مولتی مدیایی که می تونید استفاده کنید. این آموزش فقط در سطح فردی مطرح نیست و سازمان یادگیر مبحثیه که چندین ساله دنبال می شه. شرکتی که موقع وقوع بحران دنبال راه حلش باشه قبلش حواسش به تغییرات صنعتش نبوده.
تو این ایام جام جهانی ارائه رو با یک سخن از پائولو مالدینی تو این زمینه تموم می کنم:
«اگه لازمه که تکل بزنم یعنی قبلش یک اشتباهی کردم»
پس الان اشتباه نکنیم که ده سال بعد لازم باشه تکل بزنیم. تکنولوژی هم بخوایم نخوایم از راه می رسه. پس راهکار نابود کردن تکنولوژی نیست و لادایت نباشیم.