مساله برندینگ برای همه کسب و کارها مهم است و خوشبختانه به خاطر خوش فکر بودن اعضای اکوسیستم استارتاپی ایران، هویت بصری استارتاپ ها فاصله زیادی با ایده آل های قابل حصول ندارد. ولی گاها هم تیم های تازه تاسیسی به گذر ما می افتند که فاصله زیادی با حداقل ها دارند. از سمت دیگر بام هم تیم هایی را می بینم که قبل از اینکه محصول و مشتری اولیه داشته باشند یک هویت بصری حرفه ای طراحی کرده اند و درگیری ای که در این قسمت از کار داشته اند بیشتر از مسیر عملی توسعه محصول و مشتری بوده است.
این ارائه را برای رویداد کارآفرینی نهال که توسط شتاب دهنده مانا برگزار شده بود آماده کرده بودم. به احتمال زیاد اون موقع یک منبعی برای قسمت هایی از این ارائه داشته ام که متاسفانه به خاطر گذر زمان خاطره ای از منبعش ندارم. ولی محتوا طوری هست که با مطالعه همین اسلایدها هم جوهر مطلبی که می خواستم ارائه بدم منتقل می شه و از کمتر پرزنتیشن های من هست که نیاز زیادی به کامنتری من نداره. امیدوارم که کمک کوچکی به کارآفرینان جوانی که در این مرحله از کار هستند داشته باشه.
اگر در فضای استارتاپی و نوآوری فعال هستید به احتمال زیاد با مفهوم حداقل محصول قابل ارائه آشنا هستید. این مفهوم از پایه های متودولوژی لین هست که بروز آن در فضای استارتاپی به واسطه محبوبیت کتاب نوپای ناب نوشته اریک ریس بود.
بسط مفهوم نوپای ناب به فضای برندینگ منجر به معرفی حداقل برند قابل ارائه (MVB: Minimum Viable Brand) می شود. به جای اینکه کل هویت بصری را در یک لحظه طراحی کنیم و با کمپین های بزرگ به آگاهی مخاطبان برسانیم، هویت استارتاپ ما هم باید همزمان با رشد ما توسعه پیدا کند.
چرا توصیه نمی کنیم که از ابتدا با یک کمپین برندینگ قوی شروع کنید؟ چون این کمپین ها پول و زمان می خواهند، دقیقا دو چیزی که استارتاپ ها کم دارند!
MVB یک بـرنـد بـا اسـتراتـژی و پیغام احـساسی تـعریف شـده که تـنها الـمانهـای گـرافیکی ضـروری آن طـراحی شـده اسـت. طـوری که بـتوانید تـصویر خـود را بـه صـورت کامـل مـنتقل کرده و با پذیرندگان نخستین ارتباط برقرار کنید. مراحل رسیدن به MVB:
این MVB تبدیل به هویت شماره یک شما می شود که به مرور زمان به سمت یک هویت کامل شما حرکت می کند.