خلاصه این بخش از کتاب
از اینکه زمان، تلاش و منابع خود را برای مطالعهی این کتاب صرف کردید متشکرم. در طول دو دههی گذشته، آموختهام که پس از اینکه به اندازهی کافی مطالعه کردید، به اندازهی کافی در مورد آن فکر کردید، به اندازهی کافی صحبت کردید، یا به اندازهی کافی در مورد یک موضوع به مشتریها مشاوره دادید، احساس خواهید که چیزی برای گفتن دارید. من در چهار سال گذشته به همآفرینی فکر کردهام و در این صفحات امیدوارم ابزارهایی را در ساختارها، مثالها، مصاحبهها و مطالعات موردی در اختیار شما قرار داده باشم تا به شما کمک کند متفاوت فکر و رهبری کنید.
این آرزو اغلب به راحتی بهدست نمیآید، و به ندرت به دست شما میرسد. گاهیاوقات، شما صدای مخالفی خواهید بود و احساس میکنید که تنها بازمانده هستید یا با عبارات فوقالعاده یا با چهرهی متعجب به شما نگاه میکنند و پشت درهای بسته از این نگرانی صحبت میکنند که عقل خود را از دست دادهاید. شما بهطور عمومی و خصوصی به چالش کشیده میشوید و بدون شک نظراتی همچون ”این حرکت جواب نمیدهد“ و ”۲۰ سال پیش آن را امتحان کردیم و آن موقع جواب نداد“ خواهید شنید.