کسی صحبتی ندارد؟ نه … پس همه با اولویت بندی در کسب و کار که با هم برای یک ماه آینده انجام دادیم، موافق هستید؟ بله …
اینها آخرین جملات ما در جلسه تیمی ای بود که من به عنوان مهمان در آن دعوت شده بودم. دوست من افشین (فاندر یکی از بهترین پلتفرم های در حال حاضر در کشور) از من خواست که برای یک جلسه تیمی به همراه او به اصفهان سفر کنم. دفتر اصلی کار افشین تهران بود. او به همراه هیئت مدیره اش تصمیم گرفته بودند شعبه جدیدی در اصفهان افتتاح کنند و یک تیم عملیاتی برای دفتر اصفهان از متخصصین این شهر تشکیل بدهند.
صورت مسئله
صورت مسئله این بود که اعضای مختلف تیم با یکدیگر و همچنین با افشین کنار نمی آمدند. تمام جلسات تیمی آن با قهر و دعوا تمام می شد و آنها نمی توانستند اولویت بندی در کسب و کارشان را مشخص کنند. افشین می گفت: می دانم اعضای مختلف تیم نگران امنیت شغلی شان هستند. آگاهم که کار کردن با افراد جدید قطعا سخت است اما فکر نمی کردم این موضوع به مسئله ای پیچیده تبدیل شود که نتوانم در جلسات جمع بندی لازم را داشته باشم.
رزومه افراد تیم را که بررسی می کردم متوجه شدم آنها افرادی حرفه ای با حقوق هایی بالاتر از حد معین بازار کار هستند. گویا آنها به تنهایی عملکرد خوبی دارند اما زمانی که صحبت از کار تیمی می شود نمی توانند خروجی مطلوبی داشته باشند. قرار بود من به عنوان راهبر جلسه در چند جلسه آنها به مدت سه روز حضور داشته باشم. در این جلسات تمرکزمان بر مشخص کردن اولویت بندی در کسب و کار بود.
تعیین اولویت بندی در کسب و کار
چندین بار با افشین صحبت کردم و مطمئن شدم او نمی خواهد در جلسات حرف خودش را به عنوان مدیرعامل بر کرسی بنشاند. مطمئن شدم که او خلق و خوی دیکتاتورانه ندارد. افشین فقط می خواهد جلسات به خوبی و بدون دعوا و جنجال پیش برود تا افراد مختلف در کنار یکدیگر عملکرد مناسبی داشته باشند. متوجه شدم افشین می خواهد اولویت بندی در کسب و کار را با مشارکت حداکثری تعیین کند.
به او پیشنهاد دادم که به جای گفتن اولویت ها و تایید گرفتن از کارمندان، تعیین اولویت بندی در کسب و کار را به کارمندان بسپارد. او در ابتدا مخالفت کرد چرا که عقیده داشت اگر تعیین اولویت ها را به کارمندان بسپاریم، آنها به جای اینکه درباره آنچه می توانند به عنوان تیم انجام دهند صحبت کنند، درباره چگونگی انجام کارها با هم صحبت می کنند.
من به او قول دادم این مسئله را با یک آموزش در ابتدای جلسه حل کنم. ما این مسیر را با هم رفتیم و جلسات به خوبی پیش رفتند. البته که کار تیمی نیاز به تلاش و مراقبت بیشتری دارد، اما اولویت بندی در کسب و کار با کمک آنها می تواند به افزایش انگیزه آنها در کار و بهبود شرایط کاری شان کمک کند.
کلام پایانی
این هفته برای کمک به شما جهت اولویت بندی در کسب و کار طراحی شده است. شما باید از تفکر گسترده تان در مورد هدف رهبری به اولویت های خاصی در کسب و کار برسید و روی آنها تمرکز کنید. به این منظور، هر روز را صرف یادگیری نحوه تعیین موثر اولویت ها خواهید کرد. تا پایان هفته، شما دو الی سه اولویت خاص را شناسایی خواهید کرد. اولویت هایی که وقتی انجام بشوند شما را به اهداف بلندمدتتان نزدیک تر می کند.
مجموعه پست های «چالش ۵ هفته ای رهبری» برداشت آزادی از کتابی با همین نام نوشته پاتریک لدین است. مفاهیمی که نویسنده اصلی قصد منتقل کردن آن را داشت در فضایی ایرانی و با تلفیق با تجربیات شخصی من ویرایش شده است تا خوانندگان عزیز فضاسازی و ارتباط ذهنی راحت تری داشته باشند.