دو سال پیش، در یکی از جلسات مشاوره ام با رهبری آشنا شدم که با مدیریت زمان و اولویت بندی مبارزه می کرد. ایشون ميخواست که اعضای تیمش دوشنبه به يک سمت حرکت کنند، سه شنبه به سمت ديگر و تا پنجشنبه دوباره مسير را برگردانند. اثر تجمعی رفتارش برای کل تیم ناامید کننده بود. همه خسته بودند؛ اما خستگی شان از آن نوع خستگی ها نبود که ناشی از کار کردن مفید در ساعت های زیادی باشد، اعضای تیم از این خسته بودند که زمان زیادی کار کرده اند اما احساس می کردند کار زیادی انجام نداده اند و کارهایشان نتیجه ای نداشته است.
اولین نوع خستگی (ناشی از کار کردن مفید در ساعت های زیاد)، اذیت کننده است اما رضایت بخش. دومین نوع اذیت کننده و دلسرد کننده است. من می دانستم اعضای تیمش هر شب این سوال را از خودشان می پرسند، من واقعا در طول روز مشغول بودم اما کدام یک از کارهایی که انجام دادم واقعا مهم بود؟
کنترل اوضاع از دست رهبر خارج شده بود.
رهبری که با او آشنا شدم، واقعا مرد خوبي بود و من از جلسه مشاوره با او لذت بردم. با این وجود مطمئن بودم کل تیمش تحت رهبری او رنج می برد. او عادت داشت تقریبا هر روز نظرش را تغییر دهد و اولویت ها را عوض کند. اعضای تیم نیمی از روز را صرف بحث در مورد اولویت ها با رهبر می کردند و قبل از اینکه به توافق برسند چه مسیری را انتخاب کنند جلسه ناتمام رها می شد. بلافاصله روز بعد تیم خودش را در همان اتاق جلسه می دید که دوباره همان بحث ها را با رهبر داستان ما داشتند.
چیزی که در جلسه دوم مشاوره متوجه شدم و به نظرم بسیار تیم را دلسرد می کرد این بود که یک مسئله داغ در روز دوشنبه که نیاز به توجه همه داشت تا چهارشنبه فراموش شد، زیرا مسئله فوری دیگری پیش می آمد که نیاز به توجه همه داشت. مقدار زمان، منابع و تلاشی که صرف تغییرات می شد بسیار زیاد بود به گونه ای که از کنترل خارج شده بود.
رهبرانی که به اعضای تیمشان آسیب می زنند!
در طول سالها، متوجه شدم بسیاری از رهبران که با بهترین نیت ها در فضای بیزینس هستند می توانند تاثیرات بسیار بدی روی اعضای تیمشان بگذارند و آنها را هر روز بیشتر از روز قبل ناامید کنند. این دلیلی است که شما به عنوان یک رهبر باید برای تعیین کردن اولویت ها زمان بگذارید. مسلما، بیشتر این تاثیرات بد روی اعضای تیم ناشی از یکی از پنج نوع اعتیاد به کار است که شما باید به عنوان یک رهبر از آن اجتناب کنید.
انواع اعتیاد به کار در رهبران
۱. اعتیاد به ایده های جدید
بعضی از رهبران هرگز ایده ای را ندیده اند که دوست نداشته باشند. به این مثال ها توجه کنید:
- رهبر یک کتاب جدید می خواند و ناگهان کل سازمان طعمی جدید را می چشد. اولویت ها در جهت دیگری تغییر می کنند.
- رهبر جلسه ای برگزار می کند و ده ها اولویت جدید، که همه آنها نیاز به کار دارند، به سادگی به این دلیل که در بحث مطرح شده اند، شروع می کند.
- رهبر در یک همایش شرکت می کند و کلمات رایج در این رویداد به طور موقت به زبان روزانه او اضافه می شود. ناگهان او همه چیز را بازنویسی می کند تا به زبان جدید تغییر کند.
اشتباه نکنید من نمی گویم که رهبران نباید چیزهای جدید یاد بگیرند. البته که باید! در نهایت، شما در یک چالش رهبری ۵ هفته ای هستید و من از شما می خواهم چیزهای جدید زیادی را امتحان کنید.
نکته ای که می گویم این است که رهبران می توانند در مسیر یافتن جدیدترین و درخشان ترین ایده ها دچار اعتیاد به کار شوند. گاهی اوقات اجرای یک ایده جدید کاملا منطقی است زیرا سازمان آماده است تا صفحه را برگرداند و رویکرد جدیدی اتخاذ کند، یا یک مفهوم جدید برای بهبود عملکرد تیم برای انجام کاری مورد نیاز است. با این حال، وقتی یک رهبر بارها فقط به این دلیل که ایده ها جدید و درخشان هستند، عاشق درخشان بودن آنها می شود و نمی تواند وضعیت فعلی تیم را در نظر بگیرد.
یک ایده یا راه حل جدید هیچ ارزشی ندارد اگر یک مشکل خاص را حل نکند. اعضای تیمتان به سادگی از تعقیب آخرین ایده شما خسته می شوند.
۲. اعتیاد به فوریت
بعضی از ما عاشق عجله کردن هستیم. ما عاشق خاموش کردن آتش هستیم. این باعث می شود احساس مفید بودن و شاید کمی مهم بودن کنیم. بسیاری از رهبران دچار این نوع از اعتیاد به کار می شوند و اگر آنها هنوز تعیین نکرده اند که چه چیزی مهم است هر روزشان را صرف مسابقه از جلسه به جلسه ای دیگر یا مسئله ای به مسئله ی دیگر بدون ارزیابی اهمیت آنها نسبت به یکدیگر می کنند.
نتیجه چیست؟ آنها بسیار مشغول هستند اما بهره وری ندارند. بله، آنها روزشان را پر کرده اند، اما خودشان و اعضای تیمشان احساس می کنند هیچ کار مفیدی انجام نداده اند.
۳. اعتیاد به روتین
برخی اوقات رهبران به یک روتین که تنها برای بعضی شرایط مناسب است عادت می کنند. آنها هر روز صبح زود بیدار می شوند، روزشان را پر از جلسه می کنند و مداما در حال دویدن هستند. دقت کنید من نمی گویم صبح زود بیدار شدن بد است … نه، نکته ای که قصد بیان کردن آن را دارم این است که بعضی روتین ها برای بعضی شرایط و حتی برای خود رهبر بسیار عالی هستند اما این به آن معنی نیست که این روتین ها برای رشد و پیشرفت اعضای تیم هم مفید خواهند بود.
شاید در این وضعیت یک روال جدید، یک اولویت جدید یا یک چالش جدید نیاز تیم و حتی رهبر باشد.
۴. اعتیاد به فعالیت
آیا تا به حال در جلسه ای بوده اید که هر فرد به مدیر گزارش می دهد روی چه موضوعی کار می کند، اما هیچ کس در مورد آنچه که واقعا انجام داده است صحبت نمی کند؟ اعضای تیم از فعالیت هایشان صحبت می کنند و یکی بعد از دیگری سعی دارند زمان بیشتری صحبت کند تا نشان دهد بیشتر مشغول است.
رهبر در نهایت خوشحال به نظر مي آید، همه خیلی شلوغ هستند؛ اتفاقات زیادی در حال رخ دادن است. هفته به هفته، آنها همان بحث ها را دارند و به ندرت پیش می آید که درباره فعالیت واقعی اعضا، خروجی فعالیت ها و حتی اولویت ها صحبت کنند. رهبران باید به یاد داشته باشند که سازمان ها برای انجام کارها به وجود نیامده اند. آنها برای ارائه نتایج به وجود آمده اند. بعضی از رهبران این دو موضوع را با هم اشتباه می گیرند.
این بازی برای ایجاد طولانی ترین لیست کار و چک کردن هرچه بیشتر وظایف نیست.
بازی برای برنده شدن در اولویت است که واقعا مهم است.
۵. اعتیاد به حرف زدن
بعضی از رهبران دوست دارند حرف بزنند. آنها جلسات برگزار می کنند و بیشترین زمان صحبت در جلسه را دارند. مشکل صحبت بیش از حد این است که شما تقریبا هیچ چیز یاد نمی گیرید.
اگر یک رهبر می خواهد اشتیاق کارمندانش بیشتر شود، پس باید یاد بگیرد چگونه سوالات خوبی بپرسد و با هدف درک گوش دهد، نه با هدف پاسخ دادن. درک و استفاده از اشتیاق یک کارمند چیزی است که به کارمندان اجازه می دهد سخت کار کنند و در عین حال روحیه شان را حفظ کنند.
وقتی به تعیین اولویت ها فکر می کنید، مراقب این پنج نوع اعتیاد به کار باشید و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از آنها انجام دهید. تفکرات، سوالات و چالش امروز نقطه شروع خوبی است.
مجموعه پست های «چالش ۵ هفته ای رهبری» برداشت آزادی از کتابی با همین نام نوشته پاتریک لدین است. مفاهیمی که نویسنده اصلی قصد منتقل کردن آن را داشت در فضایی ایرانی و با داستان سازی ای که حاصل ذهن من هستند ویرایش شده است تا خوانندگان عزیز فضاسازی و ارتباط ذهنی راحت تری داشته باشند.
تکالیف عملیاتی برای اجتناب از اعتیاد به کار
روز ۱۶: از اعتیاد به کار اجتناب کنید.
تفکرات امروز:
تعیین اولویت هایی که مهم هستند و تلاش برای انجام آنها، منبع شگفت انگیزی از انرژی و غرور است. همچنین حس موفقیت شما را تقویت می کند.
سوالات امروز:
- آخرین باری که احساس خستگی رضایت بخش به واسطه کار کردن داشتید چه زمانی بود؟
- آیا رهبری را می شناسید که حداقل به یکی از پنج نوع اعتیاد به کار مبتلا باشد؟
- وضعیت آن رهبر چطور بود و کار کردن برای آن رهبر چه احساسی به اعضای تیمش می داد؟
چالش امروز:
مشخص کنید بیشتر در معرض کدام یک از این پنج نوع اعتیاد به کار هستید. یک یا دو اقدام را که می توانید برای جلوگیری از ابتلا به این اعتیاد در آینده انجام دهید، شناسایی کنید.