چند سال پيش من و همسرم يک سفر کاري به کیش داشتیم. در مسیر رسیدن به هتل، یک تابلو را رد کردیم که روی آن نوشته شده بود: “اجاره و آموزش کایاک سواری، 7 روز در هفته.”
بدون اینکه بدانیم کایاک سواری چیست از راننده جریان آن را پرسیدیم، او به ما گفت کایاک قایق سوای پارویی یک نفره یا دونفره است که در کیش محبوب است. زمانی که در کیش آب دریا آرام است و ساعات جزر و مد نیست، می شود کایاک سواری کرد. حفظ تعادل روی کایاک با توجه به جریان آب بسیار مهم است. اگر کایاک سواری خوب انجام شود، طوری دیده می شود که کایاک سوار به راحتی دارد روی آب قایق سواری می کند اما اگر بد انجام شود به گونه ای به نظر می رسد که کایاک سوار در حال مبارزه است تا بتواند به هر طریقی که شده روی آب شناور بماند. به هر حال، به نظر ما جالب بود و از راننده پرسیدیم که آیا امروز و در فصل پاییز هم می شود کایاک سواری کرد؟
پانزده دقیقه بعد، ما به هتل رسیدیم، در حالی که هتل با تصاویر تبلیغاتی مختلف کایاک سواری پر شده بود. بعد از آن برنامه کایاک سواری کاملا به فراموشی سپرده شد چرا که جلسات کاری متعدد، زمان شخصی برای من و خانواده ام نگذاشتند تا جایی که بدون کایاک سواری به تهران برگشتیم.
زمان گذشت …
چند هفته بعد، من مطلع شدم که در تهران هم می توان کایاک سواری را امتحان کرد، آن هم در مجموعه ورزشی آزادی. البته کایاک سواری در مجموعه ورزشی با کایاک سواری در کیش قابل مقایسه نبود، اما با این حال باز هم می شد از آن لذت برد. من به همسرم قول دادم کایاک سواری را امتحان کنیم اما به یکباره سرعت زندگی تند شد و زندگی مان شلوغ تر از برنامه ریزی ای که داشتیم پیش رفت. ما زمان زیادی را برای کار و تربیت فرزندمان گذراندیم و پاییزمان بدون ماجراجویی کایاک سواری به پایان رسید.
از زاویه دید خاصی، تلاش برای تحقق کایاک سواری استعاره ای برای عدم تعادل در زندگی من بود. برای سالها این طور به نظر می رسید که کایاک سواری یک تفریح ۴ ساعته است برای رسیدن به خواسته های دیگر و غیرضروری. البته، اگر واقعا می خواستیم این اتفاق بیافتد، می توانستیم کایاک سواری را به زور در برنامه هایمان جای دهیم، اما اجبار آن نشانه دیگری از عدم تعادل بین کار و زندگی بود.
من سالها بین کار و زندگی دویدم
من سالهاست که در تلاش هستم از انجام اجباری کارها اجتناب کنم. راستش را بخواهید، من اوایل کارم و حتی الان، در تطبیق همه چیز با برنامه ام عالی بودم. اگر در تقویم یک جای سفید پیدا می شد، آن را به سرعت پر می کردم. من سالها از لحاظ جسمی، ذهنی و عاطفی بین کار و رویدادهای خانوادگی دویدم. به جای اینکه از توپ بازی بچه ها یا بازی های مدرسه ای که درست در مقابل من اتفاق می افتاد لذت ببرم، همیشه چند دقیقه دیر رسیدم، ذهنم اغلب به مسائل مهم دیگر می رفت.
من مشغول بودم و این خوب بود اما واقعیت این بود که نوع تفکر من به تعادل بین کار و زندگی مشکل داشت. من در مورد تعادل بین کار و زندگی، ذهنیت اشتباهی داشتم و زمانی که تصمیم گرفتم تعادل بهتری برای خودم ایجاد کنم، عملکردم چند برابر شد.
مجموعه پست های «چالش ۵ هفته ای رهبری» برداشت آزادی از کتابی با همین نام نوشته پاتریک لدین است. مفاهیمی که نویسنده اصلی قصد منتقل کردن آن را داشت در فضایی ایرانی و با داستان سازی ای که حاصل ذهن من هستند ویرایش شده است تا خوانندگان عزیز فضاسازی و ارتباط ذهنی راحت تری داشته باشند.
برای لحظه ای زندگی خودتان را تصور کنید.
احتمالا زمانی را تجربه کرده اید که احساس کرده اید کنترل تعادل در زندگی تان از دستتان خارج شده، زمان هایی که برنامه تان پر بود و سرعت کارها دیوانه وار به نظر می رسید. دقیقا در همان زمان، انجام قولی که به همسرتان برای برقراری تعادل بین کار و زندگی داده اید، تقریبا غیرممکن به نظر می رسید.
وقتی در آینده با آن لحظات روبرو شوم، کایاک سواری را به یاد خواهم آورد. فقط اين دفعه به معنی:
- کاف به معنی کم نگذاشتن و تمرین عمدی
- الف به معنی آراستن دیدگاه
- یاء به معنی یافتن و درک ناراحتی ها
کم نگذاشتن و تمرین عمدی
اولین باری که هر کاری را امتحان می کنید، متوجه سختی آن می شوید، اما وقتی ادامه می دهید، بهتر می شود. در ادامه مسیر اتفاقات غیرمنتظره رخ نمی دهند و کم کم به مسیر عادت می کنید. با گذشت زمان، مهارت های شما بهبود می یابد. خود را به چالش بکشید تا عمدا مرزهایتان را تعیین کنید، عمدا به کارهایی که کمتر مهم هستند نه بگویید و عمدا به آدم ها گوش دهید به جای اینکه به موبایلتان خیره شوید.
واقعیت این است که وقتی به دنبال تعادل بین کار و زندگی خود هستید، فقط ایجاد چند فشار در جهت درست برای پیشرفت لازم است. اولین فشار معمولا زمانی اتفاق می افتد که شما ذهنیت خود را در مورد ایجاد تعادل در زندگی و کمک به مردم برای ایجاد تعادل در زندگی شان درست کنید.
آراستن دیدگاه
تجربه به من آموخت احساس بی تعادلی من از داشتن انتظارات غیرواقعی یا دنبال کردن یک چشم انداز نامشخص، شاید غیرقابل دستیابی از یک زندگی متعادل سرچشمه می گیرد. به عنوان یک رهبر، شما باید بعضی اوقات فداکاری کنید. ممکن است همیشه برای شام به خانه نرسید؛ ممکن است به طور غیرمنتظره ای در آخرین لحظه یک سفر کاری پیش بیاید. بسته به نوع کاری که انجام می دهید، ممکن است این اتفاقات عادی باشند. کلید حل احساس بی تعادلی، این است که در مورد تعادل با توجه به وضعیتتان واقع بین باشید و به دیگران آن را منتقل کنید تا از به وجود آمدن انتظارات غیرواقعی جلوگیری کنید.
یافتن و درک ناراحتی ها
انجام کار جدید می تواند کمی ناراحت کننده باشد. این را از آنجایی می دانیم که وقتی یک مهارت جدید به دست می آوریم یا یک پروژه چالش برانگیز را در محل کار انجام می دهیم، تا حدی سختمان می شود، این امر وقتی که برای تعادل در زندگی مان تلاش می کنیم نیز صادق است.
برخی از ما از گفتن نه به بعضی چیزها ناراحت می شویم، اما تعادل نیاز به انجام این کار دارد. تلاش برای خشنود کردن همه راهی مطمئن برای خشنود کردن هیچ کس و یکی از ساده ترین راه ها برای ابتلاء به عدم تعادل است.
بالاخره انجامش دادیم …
مدتی طول کشید، اما بالاخره کایاک سواری را در مجموعه ورزشی آزادی انجام داديم! اوقات خوبی داشتیم و کمتر از یک هفته بعد، دوباره این کار را تکرار کردیم. اولین بار، صرفا همینکه توانستیم بدون غرق شدن مسیر کوتاهی را برویم، خوب بود. دومین بار مسافت طولانی تری را با کایاک طی کردیم. تعادلی که به آن می رسید وقتی ذهنتان را روی موضوعی می گذارید، شگفت آور است.
تکالیف عملیاتی بر برقراری تعادل بین کار و زندگی
روز ۵: به دنبال تعادل باشید
تفکرات امروز:
به عنوان یک رهبر، همیشه نسبت به وقتی که برای کارها دارید، کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد. پیدا کردن تعادل مستلزم استقامت، تمرین و شجاعت است.
سوالات امروز:
- وقتی برای ایجاد تعادل تلاش می کنید، آیا دیدگاهتان واقع بینانه و قابل دستیابی است؟
- چقدر از ناامید کردن دیگران ناراحت می شوید؟ درباره ناامید کردن خودتان چطور؟ چقدر ناراحت می شوید؟
- آخرین چیزی که برای حفظ تعادل به آن نه گفتید چیست؟ زندگیتان منفجر شد یا ادامه پیدا کرد؟
- آیا تمایل دارید برای رسیدن به تعادل بین کار و زندگی تمرین کنید؟ یا در اولین نشانه مقاومت، تسلیم خودتان می شوید و به روش های قدیمی برمی گردید؟
چالش امروز:
امروز با یکی از اعضای خانواده یا دوستانتان درباره اینکه تعادل بین کار و زندگی شما باید از دیدگاه آنها چگونه باشد، صحبت کنید.