مدیر یکی از استارتاپ های بزرگ و برند (که عمدا از بیان نام آن خودداری می کنم) که حدود ۶۰۰ نفر نیرو دارد با من تماس گرفت و از من خواست یک دوره آموزشی دوهفته ای برای مدیران داخلی سازمانش تدریس رهبری و بهره وری داشته باشم تا به آنها کمک کنم کشف اشتیاق را تجربه کنند و برای سازمانشان مفید باشند. از آنجایی که او قبل از مدیرعاملی آن استارتاپ دوست خوب من بود، بی درنگ پیشنهادش را پذیرفتم و قرار شد به مدت دو هفته هر روز برای مدیران استارتاپش صحبت کنم.

من معمولا در محاسبه مسافت بین مکان ها بسیار عالی عمل می کنم اما روز اولی که می خواستم برای تدریس به شرکت دوستم بروم دچار خطای محاسباتی شدم و یک ساعت زودتر رسیدم. با گوشیم سرچ کردم و نزدیک ترین کافه را پیدا کردم تا یک ساعت زمانم را صرف کاری کنم. وارد کافه که شدم بوی قهوه سردرد جلسه صبح من را برطرف کرد. به سمت پیشخوان رفتم تا یک قهوه سفارش بدهم.

نمایی از اشتیاق

باریستا با رویی خوش من را تحویل گرفت در حدی که فکر کردم من را از برنامه های تلویزیون می شناسد اما این طور نبود. او به کارش بسیار علاقه داشت و تصمیم گرفته بود از مشتریان کافه با خوش رویی پذیرایی کند. او از من پرسید آیا اولین باری است که به آنجا می روم؟ لپتاپم را که دید من را به جایی راهنمایی کرد که پریز برق نزدیکم باشد و گفت قهوه ام را در زودترین زمان ممکن می آورد. برخورد اولم با او به قدری مرا جذب کافه کرد که در آن دو هفته هر روز صبح به کافه رفتم و قهوه خوردم.

بعد از اینکه باریستا مشغول کارش شد به اتیکت لباسش دقت کردم، اسمش محمدرضا بود. به نظر می رسید اسم روی اتیکت لباسش را خودش با دست خطش نوشته است. بعد از من قریب به ۱۰ نفر در نیم ساعت وارد کافه شدند، محمدرضا دست تنها بود اما با تک تک مشتریان با حوصله، صبوری و همچنین خوش رویی برخورد می کرد و سعی می کرد تا جایی که می تواند به آنها کمک کند. اگر فردی وارد می شد و آدرس می خواست،‌ او با خوش رویی جواب می داد. یک مشتری از دیر حاضر شدن سفارشش شکایت می کرد او با صبوری جواب می داد.

او نه فقط یک باریستا بلکه دلیلی بود که مردم به آن کافه می آمدند. او اکثر مشتری ها را به اسم صدا می زد و با آنها گرم می گرفت.

کشف اشتیاق این گونه است.

زمان خداحافظی به او گفتم گویا شما کارتان را خیلی دوست دارید و در آن ماهرید، او گفت من در کارهای زیادی ماهرم اما این کار را با علاقه و اشتیاق بیشتری انجام می دهم. من دوست دارم تاثیر مثبتی روی هر مشتری ای بگذارم که از در کافه داخل می شود. اکثر افراد وقت ندارند صحبت کنند علی الخصوص در ساعات کاری اما من با خوشرویی با آنها صحبت می کنم. امیدوارم فردا شما را ببینم. روز خوبی داشته باشید.

او کشف اشتیاق را تجربه کرده بود. من دو هفته هر روز به آن کافه سر می زدم نه برای خوردن قهوه بلکه برای دیدن اشتیاق باریستایی که خودش را فقط یک باریستا نمی بیند بلکه به دنبال اثرگذاری مثبت روی همه مشتریان کافه است.

تاثیر نیروهای پرشور در سازمان

شاید شما با خودتان فکر می کنید، خوشحالم که امیر شکوهی نیا تجربه خوبی داشت، اما من یک کافی شاپ کوچک را اداره نمی کنم. کار ما و مشتریانمان از دنیای باریستای این داستان خیلی دور هستند. صرف نظر از کاری که انجام می دهید و اینکه با چه کسی کار می کنید، فکر می کنم همه ما موافقیم که داشتن افراد با صلاحیت تر، با اعتماد به نفس تر، متعهدتر و کمک کننده تر در سازمان های ما چیز فوق العاده ای خواهد بود. کشف اشتیاق در ابتدا برای خودتان و در ادامه برای افرادتان به شما کمک می کند افراد متعهدتری را در سازمانتان داشته باشید.

اگه فرهنگ محمدرضا باریستای این داستان در شما و سازمانتان وجود داشت، آیا نتایج کارهایتان متفاوت نمی شد؟ نتایج شما با فرهنگ نیروهای پرشور که تلاش می کنند بهترین خود را در هر جلسه و هر زمان ارائه دهند، بسیار متفاوت خواهد بود نسبت به زمانی که این فرهنگ را نداشته باشید.

کشف اشتیاق

مجموعه پست های «چالش ۵ هفته ای رهبری» برداشت آزادی از کتابی با همین نام نوشته پاتریک لدین است. مفاهیمی که نویسنده اصلی قصد منتقل کردن آن را داشت در فضایی ایرانی و با تلفیق با تجربیات شخصی من ویرایش شده است تا خوانندگان عزیز فضاسازی و ارتباط ذهنی راحت تری داشته باشند.

چالش پنج هفته ای رهبری

تکالیف عملیاتی برای کشف کردن اشتیاق

روز ۱۲: کشف اشتیاق

تفکرات امروز:

هر فردی که در زندگی می بینید در مورد چیزی انگیزه دارد و پرشور است. کسانی که بیشترین رضایت را دارند کسانی هستند که نقشی پیدا کرده اند که به آنها اجازه می دهد برای دنبال کردن اشتیاق هایشان پول بگیرند.

سوالات امروز:

  • چه چیزی به شما انرژی می دهد؟
  • چه چیزی انرژی شما را تخلیه می کند؟
  • چه کاری را بدون توجه به حقوق انجام می دهید؟

چالش امروز:

یک تایمر را برای دو دقیقه تنظیم کنید و آزادانه در مورد اشتیاق های خود بنویسید. هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد. فقط بگذارید افکارتان روی کاغذ جاری شود.

برچسب ها: