تازه لپتاپم را بسته بودم و ذهنم را از سرکار به محیط خانه تغییر دادم که پسرم وارد اتاق شد و گفت: بابا فکر می کنی آدم فضایی ها چه شکلی هستن؟ با کمی مکث گفتم تو فکر می کنی چه شکلی هستن؟ پرسش سوال همانا و صحبت های جالب پسرم درباره تصوراتش همان. انگار سوال من کاری را با او کرد که به آن تحریک تخیل می گوییم. او ساعتها درباره آدم فضایی ها صحبت کرد. در انتها از من خواست‌ به فروشگاه برویم تا وسایلی را برای ساختن آدم فضایی ذهنی‌اش بخرد.

دنبال کردن تخیلات ذهنی کودکم

مسیر خانه تا فروشگاه را درباره آدم فضایی تخیلی اش صحبت کرد. آدم فضایی ای که سه پا و یک دست دارد و سرش مربعی است و روی سرش دو چشم دارد اما دماغ و دهان ندارد و صدا از همان چشم هایش بیرون می آید و … . من دقیقا نمی دانستم آدم فضایی ذهنی اش چه شکلی است اما احساس کردم باید او را تشویق کنم و تحریک تخیل او تنهای کاری بود که کردم.

زمانی که به فروشگاه رسیدیم، او همه چیز خرید، چند عروسک برای اینکه با هم ادغامشان کند، دکمه، رنگ، مداد رنگی و … وقتی به خانه برگشتیم به اتاقش رفت تا بتواند آدم فضایی اش را بسازد. تقریبا چند ساعتی خبری از او نبود، با جدیت تمام مشغول درست کردن آدم فضایی ذهنی اش بود و حتی به خاطر آن شب دیرتر از همیشه خوابید.

فردا صبح زمانی که کار آدم فضایی تمام شد با شور و اشتیاقی که حتی نمی توانم در قالب کلمات آن را توصیف کنم، من و مادرش را برای دیدن آدم فضایی برد به اتاقش. واقعا موجود جذابی ساخته بود و بسیار به چیزهایی که در ماشین برایم تعریف کرده بود نزدیک بود. عروسکی که پسرم ساخت نمایی بارز از تحریک تخیل و خلاقیتی است که به واسطه تحریک تخیل می آید.

داستان تخیلی شما و اعضای تیمتان

شما و اعضای تیمتان ممکن است مانند پسر من برای ساخت یک آدم فضایی تخیل نکنید و برای آن زمانی نگذارید اما پیشنهاد می کنم تصور کنید سازمانتان برای مدت طولانی با یک مسئله درگیر است. گاهی اوقات، مشکل از بین می رود؛ اما ناگزیر دوباره ظاهر می شود. اعضای تیمتان و مشتری ها از این مسئله‌ی تکراری و گران قیمت ناامید شده‌اند.

نمی توانید به مشکلی فکر کنید؟ اجازه بدهید با چند ایده به شما کمک کنم:

شاید مشکل تکراری شما یک راه حل تکنولوژیکی باشد که کاملا درست کار نمی کند. سازمان پول زیادی برای حل این مشکل سرمایه گذاری کرده و اعضای تیمتان ساعت های بی شماری را صرف رفع این مشکل کرده اند؛ با این حال، راه حل فنی و تکنولوژیک شما آن گونه ای که باید کار نمی کند.

شاید مشکل تکرارشونده عملکرد یکی از نیروهایتان باشد که حل نمی شود. گاهی اوقات به نظر می رسد او خوب عمل می کند و تحت کنترل شماست اما در لحظه ای به روشی غیرمنتظره معلوم می شود او کارش را به درستی انجام نداده است.

ممکن است مشکل یک مشتری شاکی باشد که از خدمت رسانی شما گله دارد و با وجود جلسات متعدد برای بحث درباره منبع مشکل، تیم شما نمی تواند علت اصلی مشکل را تعیین کند.

هر مشکلي که باشد، ادامه دار است و همه از آن ناامید شده‌اند.

تصور کنید

حالا تصور کنید دفعه بعد که مشکل مورد بحث قرار گرفت، شما یک پیشنهاد عالی ارائه می دهید. پیشنهاد شما عملیاتی و منحصر به فرد است، باعث می شود افراد حاضر در جلسه مکث کنند. در لحظه ای بحث شدت می گیرد و همه موافق اند که فکر شما جواب می دهد. فکر شما پتانسیل این را دارد که بازی را عوض کند.

تصور کنید شش ماه بعد، اعضای تیمتان به روزی که شما پیشنهادتان را دادید و همه چیز تغییر کرد، فکر می کنند. چیزی که قبلا غیرممکن به نظر می رسید، دیگر یک مسئله نیست. در واقع سازمان به دلیل پیشنهاد شما در جای بسیار بهتری قرار‌دارد و شما در هاله‌ای از نور دید‌ه‌ می‌شوید. شما حل کننده مشکل هستید. خود شما کاتالیزور ایده ای هستید که همه چیز را تغییر داد. شما برای چیزهای شگفت‌انگیز مقدر شده‌اید.

احساس خوبی دارید، نه؟

اگر چنین است، شما فقط قدرت یک کلمه را که باید در واژگان شما باشد احساس کردید و آن واژه تخیل است.

تلاش برای رسیدن به یک اولویت که قبلا به آن دست نیافته‌اید، خلاقیت، نوآوری و بله، تخیل را می‌طلبد.

تحریک تخیل در کسب و کار

وقتی برای رسیدن به اولویت هایتان برنامه ریزی می‌کنید، خودتان و دیگران را به چالش‌ بکشید تا درکارها تخیل‌تان را تحریک‌کنید و برنامه هایی‌ بسازید که به شما کمک می‌کنند اولویت هایتان را به دست‌بیاورید. تحریک تخیل را با پرسش سوالات زیر انجام‌دهید:

  • تصور کنید اگر حل کردن مشکل با مسائل غیرقانونی مواجه شوید، چه کاری انجام می دهید؟ چطور مشکل را حل می کنید؟
  • تصور کنید اگر هر عضو تیم آنقدر درگیر باشد که مجبور شود در پایان روز به خانه نرود، چه نتایجی ممکن است حاصل شود؟ چگونه می توانیم این نوع محیط را ایجاد کنیم ؟
  • تصور کنید اگر وفاداری بی وقفه مشتریانمان را به حدی داشته باشیم که هر روز به طور آشکار ما را تشویق کنند؛ چه چیزهایی می توانیم به دست آوریم؟

بعضی از این سوالات ممکن است کمی پوچ به نظر برسند، اما اگر باعث شده‌اند که شما متوقف شوید و متفاوت فکر کنید، پس آنها کار خودشان را کرده‌اند. اصطلاح تخیل واقعا قدرتمند است. یک لحظه وقت بگذارید و برای خودتان تصور کنید بودن شبیه رهبری که واقعا می خواهید باشید چطور است؟ تصور کنید دنیای شما چگونه به نظر می رسد اگر شما می توانستید رهبر اعضای تیمتان باشید، اگر شما می توانستید به اولویت هایتان برسید و اگر در نهایت می توانستید افراد را به گونه ای هدایت کنید که به موفقیت دلخواه شما و دلخواه خودشان برسند.

تحریک تخیل

مجموعه پست های «چالش ۵ هفته ای رهبری» برداشت آزادی از کتابی با همین نام نوشته پاتریک لدین است. مفاهیمی که نویسنده اصلی قصد منتقل کردن آن را داشت در فضایی ایرانی و با داستان سازی ای که حاصل ذهن من هستند ویرایش شده است تا خوانندگان عزیز فضاسازی و ارتباط ذهنی راحت تری داشته باشند.

چالش ۵ هفته ای رهبری

تکالیف عملیاتی برای تحریک تخیل در کسب و کار

روز 23: تخیل را تحریک کنید

تفکرات امروز:

رهبرانی که اغلب از کلمه تصور در هنگام کار با دیگران استفاده می کنند، روحیه خلاقیت، عزم و اراده را تقویت می کنند.

سوالات امروز:

  • آخرین باری که برای حل یک مشکل کار کرده‌اید و به راه حلی خلاقانه رسیده‌اید چه زمانی بوده است؟ رسیدن به راه‌حل منحصر به فرد چه احساسی‌ داشت؟
  • در حال حاضر با چه چالش هایی روبرو هستید که مدت ها با آنها روبرو بوده اید؟ تا الان چه راه حل هایی را امتحان کرده اید؟

چالش امروز:

یکی از چالش هایی که در پاسخ به سوال دوم توضیح دادید را انتخاب کنید. به کسی فکر کنید که با چالش شما آشنا است و این سوال را از او بپرسید: “برای یک لحظه تصور کنید من باید در اسرع وقت این مشکل را حل کنم، چه نصیحتی به من می کردید تا بتوانم این مشکل را حل کنم؟”

برچسب ها: