برای سخنرانی در یک رویداد با موضوع رهبری در اصفهان دعوت شدم. سخنرانی در این رویداد برای من جذاب بود چرا که مخاطبان رویداد زنان سرپرست خانواری بودند که در ایران کارآفرینی کرده اند. مخاطبان از شهرهای مختلف برای این رویداد به اصفهان می آمدند. برگزار کننده رویداد هم فرمانداری اصفهان بود اما جدای از جذاب بودن این پیشنهاد، دو دلیل محکم برای نرفتن داشتم، راه تا اصفهان زیاد بود و من اهل تنها رانندگی کردن نیستم و از طرفی سمینار روز شنبه برگزار می شد که اگر می رفتم دیگر نمی توانستم شنبه کاری انجام دهم یا حتی جلسه ای بروم اما دلم را به دریا زدم و رفتم.

از آنجایی که رویداد شنبه صبح برگزار می شد، آخرین ساعات جمعه به سمت اصفهان حرکت کردم. خسته از مسیر و رانندگی شبانه ۵ صبح به اصفهان رسیدم. سه ساعتی خوابیدم و با صدای زنگ گوشی که هماهنگ کننده رویداد بود از خواب پریدم. خودم را به محل رویداد رساندم و متوجه شدم شهرداری با فرمانداری به مشکل خورده اند و گویا رویداد در صبح برگزاری لغو شده است.

به خودم و شرکت کنندگان این رویداد که از شهرهای مختلف راه زیادی را برای این رویداد آمده بودند حق می دادم که تا حد امکان عصبانی شویم و غر بزنیم اما شاهد اتفاق دیگری بودم.

چیزی که انتظارش را نداشتم

شرکت کنندگان رویداد، بیرون سالن من را که سخنران اصلی رویداد بودم دوره کردند و سوالات متعددی می پرسیدند، مواردی که قصد داشتم خودم در آن روز راجع به آنها صحبت کنم. آن روز ما حدود ۶ ساعت (یعنی دوبرابر زمان رویداد) با شرکت کنندگان صحبت کردیم. شرکت کنندگان سوالات مختلفشان را پرسیدند، با هم شبکه سازی کردند و در کمال تعجب هیچ کس عصبانی و ناراحت محوطه بیرون سالن رویداد را ترک نکرد.

واقعا برایم عجیب بود، هر نفر برای شرکت در آن رویداد ۱ میلیون تومان هزینه کرده بود، مسافت طولانی ای را از شهری مثل یزد و شیراز طی کرده بود تا به اصفهان برسد، زمان و انرژی گذاشته بود و دقیقا نیم ساعت قبل از شروع رویداد، رویداد کنسل شده بود اما حتی یک نفر هم غر نزد، یک نفر هم دعوا نکرد و داد نزد. موضوع چه بود؟

درک معنای هدف

موضوع بسیار ساده بود، شرکت کنندگان آمده بودند من را ببینند، سوالات کارآفرینی شان را بپرسند و شبکه سازی کنند. هدفی که آنها به دنبالش بودند و آن را محقق کردند همین بود، آنها به دنبال حضور در رویداد در فلان سالن در اصفهان نبودند. به معنای واقعی کلمه شرکت کنندگان آن رویداد معنای هدفشان را درک کرده بودند.

از طرفی من هم به دنبال سخنرانی برای فعالان کارآفرینی بودم و میخواستم شبکه ارتباطی ام را با آنها گسترش بدهم. حال چه فرقی دارد با میکروفون سخنرانی کنم یا بدون آن در هوای باز و سرد پاییز در اصفهان. درک معنا به شما کمک می کند چالش های مسیر را بپذیرید و به جای غر زدن، به حل مشکلات و رسیدن به هدف فکر کنید.

درک معنای هدف به شما کمک می کند در هر شرایطی در مسیر هدف قدم بردارید و هر طور شده خودتان را به هدف برسانید.

معنای هدف

مجموعه پست های «چالش ۵ هفته ای رهبری» برداشت آزادی از کتابی با همین نام نوشته پاتریک لدین است. مفاهیمی که نویسنده اصلی قصد منتقل کردن آن را داشت در فضایی ایرانی و با تلفیق با تجربیات شخصی من ویرایش شده است تا خوانندگان عزیز فضاسازی و ارتباط ذهنی راحت تری داشته باشند.

چالش پنج هفته ای رهبری

تکالیف عملیاتی برای درک کردن معنای هدف

روز ۹: معنای هدف را درک کنید.

تفکرات امروز:

کشف هدف رهبری، پیدا کردن معنای هدف و درک کردن آن همان نکته طلایی است که به شما و تیمتان اجازه می دهد، بر چالش های روزمره در کار غلبه کنید.

سوالات امروز:

  • هدف شما چه معنایی دارد؟
  • آخرین باری که به انگیزه ای که از یک هدف مهم سرچشمه می گیرد دست پیدا کردید و آن را درک کردید، چه زمانی بود؟ احساستان را چطور توصیف می کنید؟
  • افرادی که با آنها کار می کنید تا چه اندازه هدف پشت کاری که انجام می دهند را درک می کنند؟

چالش امروز:

در طول روز، گاهی اوقات متوقف شوید و در مورد سطح انرژی تان فکر کنید. زمان هایی که احساس انرژی بیشتری می کنید یادداشت کنید و از خودتان بپرسید، در مورد کاری که در لحظه انجام می دهید چه چیزی باعث افزایش انرژی شما می شود.

برچسب ها: